مدیریت روابط عمومی- آرشیو مطالب پایگاه
برگزاری نشست "تحلیل جامعه شناختی فیلم فروشنده"

بازیابی تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1395/10/5 | 
 
به گزارش روابط عمومی انجمن علمی- دانشجویی جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی در راستای نشست های تحلیلی خود و با هدف روشن ساختن نسبت سینما با جامعه، در تاریخ 29 آذرماه 95 اقدام به برگزاری نشستی تحت عنوان "تحلیل جامعه شناختی فیلم فروشنده" کرد.
 
در این نشست که با حضور خانم دکتر جواهری و آقای دکتر قادری صورت گرفت، ضمن نمایش بخش هایی از فیلم، هریک از استادان، نظرهای خود را بیان کردند و به بحث و گفت و گو با دانشجویان پرداختند.
 
خانم دکتر جواهری ضمن اذعان به این که بطور حرفه ای یک نقاد فیلم نیست، اظهار کرد که فقط برخی برداشت های خود را با حضار درمیان می گذارد. 
ایشان ابتدا به اهمیت انتخاب نام فیلم "فروشنده"  اشاره داشتند. اتفاق تخریب خانه و شکاف هایی را که بر دیوار آن ایجاد شد، نشانه ی آغاز لرزش هایی در زندگی خانوادگی زوج فیلم دانست.
سپس به این که در فیلم نشان داده می شود که مردان متأهل (بابک و مردی که به رعنا متعرض شد) بیش از مردان مجرد مشتریان فحشاء هستند، اشاره کرد. این واقعیت با وضعیت گزارش شده در سایر نقاط دنیا همخوانی دارد. درواقع می توان گفت، تقاضای مردان برای فحشاء الزاما به دلیل عدم تأمین یک نیاز اساسی نیست بلکه بیشتر به دلیل تنوع طلبی است.  
 
ایشان در ادامه حوادث پس از تعرض به رعنا را بررسی کرد و واکنش شوهر او  تحت عنوان غیرت را مولفه ی مشترک فرهنگ مردانه دانست و وجود آن را تا اندازه ای که به حمایت از حریم خانواده منجر شود و موجب تخریب نشود، لازم دانست. عماد بعد از آن که در خلال گفتگو توانست زشتی عمل مرد خلافکار را به او نشان دهد و او را در موقعیتی قرار داد که در آستانه ی تخریب عزت نفس قرار گیرد، توانست او را ببخشد. شاید این امر نشانه ی اهمیت عامل گفتگو و درک متقابل در چاره جویی از برخی مشکلات اجتماعی باشد.
در ادامه دکتر جواهری به حضور سه زن در این فیلم اشاره کرد. زن اول رعناست که بر اثر یک غفلت کوچک یعنی باز کردن در خانه بدون اطمینان از این که شوهرش پشت در است یا یک فرد غریبه، در معرض تعرض قرار گرفت. این امر شاید به این مهم اشاره داشته باشد که  زنان باید سطح هوشیاری خویش را افزایش دهند تا کمتر قربانی جرم شوند. 
زن دوم زنی است که از طریق فحشاء زندگی می گذراند و به دلیل انتقام از رعنا که وارد اتاق او شده بود، یکی از مشتریانش را به خانه رعنا فرستاد تا برای او مزاحمت ایجاد کند. آن زن هم نمونه یک زن درمانده است. چنین زنانی که پایبند اخلاق نیستند، گاهی اجحافی به زنان دیگر روا می دارند، که بزرگ تر از آسیب هایی است که مردان برای زنان ایجاد می کنند.
 
زن سوم، همسر مردی است که به رعنا تعرض کرده و از این که شوهرش بارها و بارها به او خیانت کرده، غفلت دارد.
هر سه شخصیت ضعف هایی را در نگرش ها و رفتارهای زنان به نمایش می گذارند. به نظر می رسد راه برون رفت از این وضعیت، توانمند شدن چندجانبه ی زنان است. البته تأکید بر تقویت عاملیت زنان به معنای نادیده گرفتن ضرورت اصلاح ساختارهای جامعه نیست بلکه عاملیت و ساختار هر دو می توانند مکمل یکدیگر شوند.
 
در خاتمه به این نکته اشاره شد که بازنمایی انحرافات جنسی در رسانه ها که طی چند سال گذشته شدت پیدا کرده، هم متأثر از شرایط واقعی موجود در جامعه و هم مؤثر بر آن است.
 
پس از سخنرانی دکتر جواهری، دکتر قادری سخنان خود را آغاز کرد. ایشان رویکرد فکری و معرفت شناختی اصغر فرهادی - در مقام کارگردان به واقعیت های اجتماعی را مهم دانست و از عوامل اجتماعی موثر بر ساخت فیلم، رابطه متقابل جامعه و سینما و تاثیرات این دو برهم سخن گفت.
 
دکتر قادری نگاه فرهادی در فیلمسازی را با نظریات جامعه شناسان کلاسیک مقایسه کرد و دیدگاه او را در مباحثی همانند پرهیز از قضاوت یکدیگر، الزامات جامعه ی مدرن و ... همانند دیدگاه وبر ارزیابی کرد.
 
ایشان خلق سبک جدید فرهادی در بیان حرف هایش را موثر و خلاقانه دانست و عنوان کرد: " تلفیق تئاتر و سینما، پیوند واقعیت و مجاز، درآمیختگی این دو، و وجود قرائن موجود در شخصیت های نمایشنامه، انتخاب هوشمندانه فرهادی بود که خوب هم توانسته بود از پس آن بربیاید، با این خلاقیت در سبک فرهادی جوایز زیادی را در جشنوارها کسب می کند و احتمالا خودش هم به این واقف بوده است."
 
ایشان جامعه ی ترسیم شده در  فیلم "فروشنده" را جامعه ای مبتنی بر نظریات دورکیم دانستند، جامعه ای که مدرن شدن پرشتاب را سپری می کند و درحین تغییر، معضلات اجتماعی پدید می آورد که بر سبک زندگی دینی، الگوهای روزمره و ... تاثیر می گذارد. ایشان یکی از پیامدهای جامعه جدید آنومیک را اضمحلال انسان ها و به قول دیالوگ فیلم "گاو شدنشان" عنوان کرده و خاطر نشان کرد که این تصویر در فیلم نمایان بود. 
 
دکتر قادری در مقایسه فیلمنامه با نمایشنامه "مرگ فروشنده " اثر آرتور میلر و چرایی انتخاب آن از وجود قرائن موجود در هردو داستان سخن گفت و نقد رویای آمریکایی در نمایشنامه ی مرگ فروشنده را با تمایل فرهادی به نقد رویای ایرانی در فروشنده مقایسه کرد.
 
در بخش پایانی، دکترقادری با تکیه بر نقد فیلم به زن جوان و سالخورده ایرانی، این سوال را که آیا فیلم می تواند به عنوان ترمز گیر عمل نماید و وجدان افراد را تحریک کند مطرح کردند.
در این نشست که جمع انبوهی از استادان و دانشجویان مقاطع و رشته های مختلف حضور داشتند، علاوه بر سخنرانی استادان مدعو، بحث و گفت و گو و پاسخ به پرسش های کتبی و شفاهی حضار، جریان داشت.
نشانی مطلب در وبگاه مدیریت روابط عمومی:
http://khu.ac.ir/find-21.6780.27476.fa.html
برگشت به اصل مطلب